مانا رهی

کودکی ام که هنوز نمی توانستم خوب حرف بزنم ، مادر بزرگ را " مانا " صدا میزدم .

مانا رهی

کودکی ام که هنوز نمی توانستم خوب حرف بزنم ، مادر بزرگ را " مانا " صدا میزدم .

مانا رهی

دل به نوشتن آرام می گیرد.

امام صادق علیه السلام
اصول کافی جلد۱ صفحه ۵۲

پربیننده ترین مطالب
  • ۱
  • ۰

از دل

 

این خاک گهربار که ایران شده نامش 
 
شیری است که مابین دو دریاست کنامش 
 
مهتاب نشسته، سر هر گنبد این خاک 
 
مانند کبوتر که نشسته است به بامش 
 
از مرز فرا رفته به پیغمبری شعر 
 
با سعدی و با مولوی از عشق، پیامش 
 
شوقی ازلی دارم، با خاک عزیزش 
 
عشقی ابدی دارم، در دل به دوامش 
 
از شوق، مشرف بشو ای باد صبا تا 
 
یک بار سلامم برسانی به امامش 
 
خانم دکتر آنا برزینا 
  • ۹۳/۱۰/۰۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی